زمینه و هدف: مقاله حاضر به تبیین نظری و مفهومی پیامدهای امنیتی ساختارها و سازوکارهای «شهری شدن ناموزون و رشد حاشیهنشینی و مسئله عدم تعلق مکانی» میپردازد. بر مبنای ایده بنیادی این پژوهش، ظهور و بروز چالشهای گوناگون زیستمحیطی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی ناشی از حاشیهنشینی، میتواند با به مخاطره انداختن امنیت انسانی و اجتماعی زمینه را برای ظهور عوامل تهدیدگر امنیت ملی فراهم کند. روششناسی: این پژوهش به لحاظ روششناختی از منظر هدف ماهیتی نظری ـ کاربردی داشته و از منظر روش نیز واجد ماهیت توصیفی ـ تحلیلی است. دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق روشهای اسنادی و کتابخانهای جمعآوری شده و تحلیل دادهها متکی به تفسیرهای کیفی بوده است. یافتهها و نتیجهگیری: تمرکز امکانات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دسترسی به منابع قدرت در شهرهای بزرگ و پایتخت، مهمترین عامل در جذب مهاجرین و گسترش حاشیهنشینی بوده است. به علاوه ضعف بنیادهای اقتصادی، شرایط نامطلوب زیست و تمرکز مسائل و آسیبهای اجتماعی، دسترسی نامطلوب به خدمات رفاهی و زیرساختی و احساس نابرابری در ابعاد مختلف زندگی میتواند، حاشیهها را تبدیل به کانون عمدهای برای بروز چالشهای امنیتی بکند. مهمترین پیامدهای امنیتی حاشیهنشینی بهطور عمده در بُعد امنیت اجتماعی (افزایش جرم و جنایت، کاهش احساس امنیت و افزایش شکاف بین طبقات)، در بُعد امنیت زیستمحیطی (افزایش آلودگی، کاهش زمینهای کشاورزی و کمبود منابع آب) و در بُعد امنیت اقتصادی (افزایش قاچاق، گسترش مشاغل غیررسمی و...) ظهور و بروز داشتهاند. این جریان ضمن آنکه تعلق مکانی را کاهش میدهد، ممکن است تحت شرایطی (از قبیل گسترش ناآرامیهای شهری، رشد واگرایی و زمینهسازی برای رشد تروریسم و ...) امنیت سیاسی و ملی را نیز تهدید کند.